چرا احساس شکست خوردن می کنیم؟
” احساس می کنم که شکست خورده ام “. تا حالا چند بار این سوال را از خود پرسیده اید؟ یا از زبان یکی از نزدیکانتان شنیدهاید؟ احساس شکست مثل یک زخم همیشه باز است و اگر برایش راهکار انتخاب نکنیم ، کل زندگی ما تحت شعاع قرار می دهد. در این مقاله به روانشناسی احساس شکست خوردن ، معنی و مظهر شکست در زندگی مدرن و راههایی که برای مقابله با شکست باید برداریم، میپردازیم.
درک احساس شکست خوردن
احساس شکست خوردن مربوط به خود احساس شکست نیست، بلکه دیدگاه خود فرد در مورد شکست و اهمیت آن برایش، باعث سنگینتر شدن این بار میشود. ممکن است در مواقع مشابه با موارد زیر احساس شکست کنید:
از زمان قدیم به کرات شنیده ایم از هرچه که بترسی به سرت می آید در نتیجه: وقتی دست به کاری میزنید که همیشه از انجام آن واهمه داشتهاید یا میترسیدید که نتوانید از پس آن برآیید. درنتیجه میترسید که تصورات شما درست بوده باشد و در کارتان شکست بخورید.
زمانیکه توسط فردی که سعی در جلب توجهش داشتید، طرد ميشوید. این اتفاق به این الگو ذهنی که “همه من را طرد میکنند” دامن میزند. حس شکست خوردن همیشه معقوله پیچیده ایی ندارد و گاهی اتفاقت ساده روزمره این حس را در وجود شخص به وجود می آورد. به طور مثال گاهی اوقات این حس میتواند در قالب اتفاقی مثل فراموش کردن پرداخت قبض یا موعد یک امتحان ساده اتفاق بیفتد.
افراد دارای الگوی شکست معمولا در مواجه با این مشکلات طوری خودشان را از لحاظ ذهنی مجازات میکنند که تناسبی با اتفاق افتاده ندارد. به این که فرد در شرایطی نیست که منطقی با این درد برخورد کند.
بنابراین احساس شکست خوردن بیشتر به این برمیگردد که در درون فرد چه میگذرد، تا اینکه اتفاقی که افتاده واقعا چه بوده. حالا چرا شکست انقدر ناراحت کننده است؟
۴ نکته برای شروع مقابله با احساس شکست خوردن
برای از بین بردن احساس شکست، نیاز داریم برخی احساسات بنیادین را در درون خود بازنگری کنیم. یعنی زاویه دید خود را تغییر و جایگاهمان در محیط اطراف را بشناسیم و تواناییهای خود برای رسیدن به اهدافمان را باور داشته باشیم. در ادامه با چند نکته که قبل از غلبه کردن بر احساس شکست باید به آن توجه کنیم آشنا می شویم.
1. مسئولیت پذیر باشیم
حالا که دارای احساسات ناخوشایندی مثل کم ارزشی و شکست خوردن هستید، بهترین کار این است که مسئولیت احساسات منفی که به خود وارد میکنید را به عهده بگیرید. مسئولیتپذیری یکی مهمترین تواناییهای هر فرد است. اگر قبول کنید که شما مسئول شادی، غم، موفقیت و شکست خود در زندگی هستید بیشتر احساس قدرت میکنید.
2. ذهن و جسم ما مکمل هم هستند
جسم انسان به اندازه ذهن او اهمیت دارد. درحالیکه ذهن ما کمک میکرد تا اختراع و خلق کنیم، جسم مان فعالیتهای بدنی روزانه را انجام میدادولی همان طور که در بالا گفتیم دنیای مدرن سبک زندگی ما را تغییر داده است. تحرک کمتری داریم و بیشتر وقتمان صرف تغذیه ذهنمان میشود. فعالیتهای جسمی را دستکم نگیرید. اگر احساس بیانگیزگی و بازنده بودن میکنید پاشید و کمی ورزش کنید. قدم بزنید و با بدن خود ارتباط صمیمانه تری را برقرار کنید.
بیشتر بخوانید : توسعه فردی یا بهبود فردی چیست ؟
3. قدرت افکار و کلمات
شکستهنفسی این روزها به یکی از ابزارهای اجتماعی تبدیل شدهاست. این کار را میکنیم تا یخمان بشکند، یا خوب بنظر برسیم و خودمان را در جمع جا کنیم. ولی باید به این نکته توجه کرد که کلمات بار روانی قابل توجهی دارند. وقتی مدام خودمان را در جایگاه پایینتر از چیزی که هست قرار میدهیم، تاثیراتی که در ناخوداگاه ذهن ما ایجاد میشود بسیار عمیقتر است.برای خود استانداردهای جدیدتری تعریف کنید و خود را در قالب کلمات بهتری توصیف کنید. خواهید که به زودی رفتارها و عادتهایتان هم دچار تغییرات مثبتی خواهند شد.
4. شکست و احساس شکست خوردن دو مقوله متفاوت است
شکست بخشی از زندگی است. همه ما شکست میخوریم، مسیر موفقیت همیشه صاف و هموار نیست بلکه شکست و ناامیدی در پیچوخمهای آن کمین کردهاند.
ُموفقترین افراد افرادی هستند که شکستهای زیادی را تجربه نمودهاند چرا که در اغلب مواقع شکست می تواند مقدمه یک پیروزی باشد اما چیزی که آنها را از بقیه متمایز میکند این است که آنها شکست را صرفا به معنای عبوراز یک پل زودگذر دانست و آن را جدی نگرفت و به دنبال پیروزی قدم برداشت.
چطور بر احساس شکست خوردن غلبه کنیم ؟
در ادامه ۶ راهکار برای غلبه بر احساس شکست آشنا می شویم:
با استراحت کافی از شکست بعدی پیشگیری کنید
ذهن انسان پس از تجربههای تلخ احساس میکند خطری بقایش را تهدید میکند، مانند مواقعی که رابطه عاطفیتان به بنبست رسیده یا تمام پساندازتان را در یک سرمایهگذاری اشتباه از دست دادهاید. به همین علت تمایل دارد به سرعت وارد عمل شود، آن اتفاق را جبران کند و به احساس خوشایند پیروزی دست پیدا کند. اما اگر نتوانید این تمایل غریزی را به موقع کنترل کنید، احتمال زیادی وجود دارد که در مهلکهای بزرگتر گرفتار شوید.
2. شکرگزاری
شاید این کار در نگاه اول و وقتی که به بحران گرفتار شدهاید، بسیار خستهکننده و عجیب به نظر بیاید اما تحقیقات علمی مفید بودن شکرگزاری را اثبات کردهاند. برای این کار کافی است روزی یکبار، به مدت سه دقیقه وقت صرف کنید تا دو مورد از چیزهایی که به خاطر آنها شکرگزار هستید را در دفتری بنویسید. این کار شما را وادار میکند توجهتان را بر داشتههای گرانبهای لحظه اکنون متمرکز کنید و هدف از آن فریب دادن ذهنتان نیست. یادداشتبرداری از اتفاقات مثبت زندگی، به شما نشان میدهد که شرایط آنقدرها که پس از شکست به نظر میرسد، منفی و تاریک نیست.
3. مشورت بگیرید
بسیاری از مشکلاتی که با آن مواجه هستید، قبلاً توسط حل شدهاند. افراد بسیاری قبل از شما شکستهای مختلفی خورده و احساس شکست خوردن را تجربه کردهاند. پس از آنها مشورت بگیرید و از آنها یاد بگیرید. داشتن یک مربی متخصص، این احساس امنیت را به شما میدهد که در مواجه با مشکلاتتان تنها نیستید.
4. به خودتان بد و بیراه نگویید
گرایش ذهن برای جلوگیری از خطرها و حفظ بقای ما، بیشتر به سمت افکار منفی و دلسردکننده است. اما این افکار، منشاء گفتگوهای درونی است که ما در طول روز با خود داریم.
گفتوگو با خود یک فرایند طبیعی است که ما از آن برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیتهایی که درون آن هستیم استفاده میکنیم. اگر بتوانید ذهنتان را کنترل کنید، خواهید دید که در ۹۰ درصد مواقع احساس شکست خوردن بیاساس است.
5. وسواس فکری نداشته باشید
وسواس فکری، ایدئالگرایی و مرور خاطرات گذشته همگی از جمله مواردی هستند که باعث افزایش احساس شکست خوردن در فرد میگردند. در مورد آنچه اتفاق افتاده، بیفایده است و در بهترین حالت فقط میتواند از بروز تواناییها و پتانسیلهایتان جلوگیری کند. ما باید شرایط را آنگونه که هست بپذیریم.
6. به سلامت بدنتان توجه کنید
ناراحتیهای روحی به طور مستقیم و غیرمستقیم میتوانند ریشه بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشند. پس از تجربه شکست، بهتر است مدتی برنامههایی برای بازیابی سلامت جسمیتان داشته باشید. مدیتیشن انجام دهید، مواد مضر را در رژیم غذاییتان کاهش دهید و به طبیعت بروید. همه ما ممکن است در تکاپوی رسیدن به اهدافمان، رسیدگی به سلامت جسمیمان را از یاد ببریم.
7. خودتان را ببخشید
توانایی بخشش شاید بزرگترین هدیه ای است که می توانیم به خودمان دهیم تا به روند بهبود خودمان از پشیمانی ها و اشتباهات کمک کنیم. به جای اینکه خودتان را به خاطر عدم آگاهی از آنچه اکنون آشکار است سرزنش کنید. خود را در حال پیشرفت ببینید و به خودتان مهربانی و بخشش هدیه دهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.